در سال های اخیر، رویکردهای غیر سنتی در تدریس بیشتر – خب بیشتر… سنتی شده‌اند. معلم‌ها دارند به صدها روش مختلف روش‌های استاندارد آموزشی را شبیه خطابه‌های شبیه یونان باستان تغییر می‌دهند و قوانین را با آمیزه‌ای از استراتژی، فن‌آوری و خلاقیت در ارتباط با دانش‌آموزها بازنویسی می‌کنند که حتی یک دهه قبل هم تصورش نمی‌کردند.
در بسیاری از این متدولوژی های جدید آموزشی، وجود فناوری بسیار مشهود است – در واقع، معلم‌ها امروزی تقریباً در حال آزمایش نوآوری‌های دیجیتال توی همه جنبه‌های کلاس هستند و تقریباً توی هر رویکرد جدید، ده ها تنوع دارند.
در عمل، هنوز این برنامه‌های «آموزشی ترکیبی» در هر مدرسه بسیار متفاوت‌اند. با این حال، نگاهی به تصویر بزرگتر، تمایل‌هایی به توسعه را نشان‌مان می‌دهد – و در حال حاضر، شاید گزینه بهتری از کلاس معکوس در قرن بیست و یک ممکن نباشد.

کلاس معکوس چیست؟

از نظر مفهومی، کلاس معکوس در قرن بیست و یک تجربه سنتی آموزشی را برعکس می‌کند. آموزش‌ها را خارج از وقت کلاس و به منظور بررسی فردی به عنوان مشق شب به اشتراک می‌گذراند و وقت کلاس نیز برای انجام تکالیف و فعالیت‌ها به دانشجوها اختصاص می‌دهند. هدف‌های اصلی کلاس‌های معکوس عبارتند از:

قالب کلاس سنتی نیاز دارد که معلم ها زمان قابل توجهی از کلاس را برای ارائه اطلاعات صرف کنند و معمولاً برای تدریس جلوی کلاس می ایستند. دانش‌آموزها می‌نشینند، یادداشت‌برداری می‌کنند و فقط اطلاعات مربی را با هر سرعتی که ارائه‌شان بدهد، دریافت می‌کنند. بعداً، پس از اینکه دانش‌آموزها از کلاس خارج شدند و دسترسی آسانشان را به معلم و هم کلاس‌هایشان را از دست دادند، برای انجام تکالیف شخصی‌شان به چالش کشیده می‌شوند.
البته معلم‌های خوب تلاش می‌کنند تا سطح درک مطلب کلاس‌هایشان را در زمان آموزش متوجه بشوند و سرعتی مناسب برای آموزش به یک دانش‌آموز سطح متوسط بدست بیاورند. علاوه بر این، معلم‌ها حواس جمع، طبق آنچه که تکالیف خانه دانش‌آموزها نشان می‌دهند درک دانش‌آموزها از موضوع را بررسی می‌کنند و کلاس را طوری تنظیم می‌کنند تا مطلبی را که برای بیشتر دانش‌آموزها مفیدتر است، پوشش بدهند. با این حال، امروزه بسیاری از مربی‌ها (و والدین) ابراز نگرانی کرده‌اند که این «آموزش در حد وسط» فقط می‌تواند تا حدی برای همه متناسب باشد و تقریباً همیشه دانش‌آموزهای قوی‌تر یا ضعیف‌‌تر به مشکل برمی‌خورند.

 

و این همان چیزی است که باعث می‌شود یک کلاس معکوس امیدوارکننده باشد

با انتقال مطالب درسی منفعل به محیط خانه، دانشجوها فرصت پیدا می‌کنند تا آن مطالب را در زمان و مکان مناسب خود، مرور کنند و جزئیات مهم یا مبهم را به دفعات مورد نیازشان تکرار کنند. این قضیه به نوبه خود، به دانش‌آموزها کمک می‌کند تا اطمینان حاصل کنند که برای شرکت در بحث‌ها و فعالیت های آموزشی تعاملی که آنها را تشویق به استفاده از آموخته‌هایشان می‌کنند، تمام اطلاعات بنیادی مورد نیاز را دارند.
سپس، با بحث و آموزشی تعاملی توی کلاس، فعالیتهایی که تحت نظر معلم‌ها هستند، دانش‌آموزها را به استفاده از مطالب کلاس تشویق می‌کند. زمان کلاس را می‌توان به کار گروهی، آزمون‌های درک مطلب، استفاده عمقی از موضوع و یا فقط وقت آزادی برای تکالیف اختصاص داد، به علاوه‌ی تمام این موارد در دسترس بودن معلم و بقیه دانش‌آموزها برای پاسخگویی در زمان پیش آمدن سوال را هم اضافه کنید.
با استفاده از این تعریف بنیادی، ده ها روش – اگر نگوییم صدها روش – وجود دارد که می‌توانید در کلاس معکوس اجرا کنید. ما در اینجا چندین مورد از مشهورترین نمونه‌های کلاس را مرور می‌کنیم.

 

چرا کلاس معکوس؟ پنج مزیت کاربردی

اگرچه ممکن است پیشرفت در فن‌آوری باعث شده که امکان کلاس معکوس در قرن بیست و یک را فراهم کرده باشد اما آنچه باعث محبوبیت آن شده امری بسیار اساسی‌تر است: کلاس معکوس تجربه آموزشی را افزایش می‌دهد. از طریق آموزشی فعال توسط دانش آموزها، همراه با همکاری نظیر به نظیر و راهنمایی های فردی، معکوس کردن یک کلاس درس، معلم‌ها می‌توانند هر درس را با نیازهای فردی دانش‌آموزهایشان تطبیق بدهند. در حالی که درک جمعی معلم‌ها از کلاس معکوس همچنان در حال گسترش است، معلم‌ها (و تمامی موسسه‌هایی) که پیشروان این آموزش‌اند، کلاس‌های خود را بر اساس چند مزیت اساسی معکوس کرده‌اند:

 

طبق مدل آموزش سنتی، دانشجوها متعهد به سرعتی‌اند که استاد برای هر جلسه کلاس و به طور کلی دوره تعیین می‌کند. معلم‌ها مجبورند تا آموزش کل برنامه درسی‌شان را در زمان اختصاصی کلاس و بر اساس میزان درک دانش‌آموزهای «متوسط» دهند. اگر دانش‌آموزی در درک یک مفهوم، مشکل داشته باشد، معلم مجبور می‌شود یا برای تکرار آن مطلب، حرف خود را قطع کند و در نتیجه جلسه را برای بقیه کلاس کاهش می‌دهد، یا تمام تلاشش را می‌کند تا ادامه دهد و توضیح دیگری را در پایان یا خارج از زمان عادی کلاس به او بدهد.
در مقابل، دانش‌آموزها در کلاس معکوس در قرن بیست و یک می‌توانند هر قسمت از آموزش ضبط‌‌شده را که با آن مشکل دارند، هر چند بار که لازم شود، تکرار کنند. اگر همچنان مشکلشان برطرف نشوند، می‌توانند آماده پرسیدن سوالاتی خاص از مربی‌شان به کلاس بیایند.

 

معلم‌ها، با استفاده از مطالب بنیادی قبل از کلاس‌، آموزش را شروع کرده و دانش‌آموزها را با آموزشی فعال درگیر می‌کند. مربی، قبل از شروع کلاس، اطلاعات جدیدی در اختیار دارد تا بتواند سطح درک کلاس را از مطالب درسی بسنجد. معلم‌ها که داده‌های تجزیه و تحلیل ویدئو و آزمون‌های آنلاین را دارند، نه تنها می‌توانند اطمینان حاصل کنند که دانش‌آموزها محتوای قبل از کلاس را مطالعه کرده‌اند، بلکه می‌توانند کلاس را بر اساس آنچه دانش‌آموزها آموخته‌اند و آنچه باید یاد بگیرند پیش ببرند. آن روزهایی که معلم‌های کلاس باید سر خود، درباره درک متوسط ​​کلاس حدس می‌زدند، گذشته است.
معلم‌ها، در کلاس معکوس، می‌توانند زمان بیشتری را به اَشکال مختلف آموزشی اختصاص دهند که این کار، دانش‌آموزها را فعال می‌کند و آن‌ها مطالب و علم ارائه‌شده در کلاس درس را آزمایش و به کار می‌گیرند. با حل مسئله گروهی، آموزش دانش‌آموزها و بحث گروهی، تمرکز آموزشی به خود دانش‌آموزها منتقل می‌شود تا بتوانند از طریق تجربه و گفتمان انتقادی درس را یاد بگیرند. از طریق این تمرینات است که دانش‌آموزها می‌توانند آنچه را که شنیده‌اند یک پارچه و درک مطلب خود را آزمایش کنند و بر محتوا تسلط بیابند.

 

بیش از یک دهه است که دانشگاه‌ها آموزش‌های سنتی مبتنی بر کلاس را ضبط می‌کنند. بسیاری از اینکه دانشجوها در طول ترم چقدر این ویدئوها را تماشا می‌کنند و اینکه چه زمانی بیشتر بازدید از این ویدئوها صورت می‌گیرد معمولاً تعجب می‌کنند. ولی با نگاهی به گذشته، پاسخ کاملاً واضح به نظر می‌رسد: دانشجوها در دوره‌های امتحان میان‌ترم و امتحان آخر به عنوان کمک درسی از آموزش‌های ضبط شده استفاده می‌کنند‌.
فیلم‌های کلاس‌های معکوس می‌توانند همان مزایایی را که آموزش‌های کلاس ضبط شده دارند، داشته باشند. هنگامی که مطالب قبل از کلاس در دسترس دانش‌آموزها قرار می گیرد، می‌توانند برای آمادگی بهتر موقع آزمون‌ها و امتحان‌ها، منابع خود را مرور کنند. بر اساس تجربه مدارسی که از فناوری ضبط آموزش استفاده می‌کنند، این مطالب ممکن است یکی از با ارزش‌ترین راهنماهای مطالعه دانش‌آموزها باشد.

 

در حالی که معلم‌ها همیشه برای تکمیل آموزش‌های خود از منابع مختلف زیادی استفاده کرده‌اند، آموزش معکوس باعث می شود که این فرآیند حتی غنی‌تر و موثرتر و در دسترس باشد. از آنجا که دانشجوها توی خانه از مطالب درسی استفاده می‌کنند، دیگر نیازی به محدود کردن قالب آموزشی نیست. معلم‌ها می‌توانند فیلم‌ها، بازی‌ها و قرائت‌ها را با استفاده از فیلم‌های کوتاهی که ضبط می‌کنند، به هم وصل کنند. دیگر آن دوران که دو دوره کلاس می‌رفتی تا یک چیز ببینی، گذشته است.
و هرچه زمان می‌گذرد، دستورالعمل‌های معکوس بیشتر به درد معلم‌ها می خورد و آن‌ها می‌توانند هر ساله از زمان و منابع خود بهتر استفاده کنند. با کلاس‌های معکوس، معلم‌ها می‌توانند:

در مجموع، معلم‌ها خبر از سطح بالای علاقه به کلاس معکوس در قرن بیست و یک می‌دهند. طبق گزارشی از ۹۹ درصد معلم‌هایی که برای یک سال کلاس معکوس برگزار می‌کنند دوباره این کار را انجام می‌دهند و ۸۸ درصد گفتند که رضایت کلی شغلی آنها بهبود یافته است.

هر مربی به دنبال کسب تجربه آموزشی با ارزش‌تر است؛ آموزشی جذاب که به نفع دانشجوهایشان است. مانند هر تغییر دیگری، به‌خاطر تمایل مدیران و سایر ذینفعان به محافظه‌کاری، موفقیت کلاس‌های معکوس باید در زمانی که از نظر آن‌ها اهمیت دارد، یعنی در زمان آزمون‌ها، دیده شود.
طبق یک نظرسنجی، ۶۷ درصد معلم‌های مدارس ابتدایی و متوسطه گزارش داده‌اند که نمرات امتحان‌های دانش‌آموزهایشان بهتر شده. یک نظرسنجی دیگر از شبکه Flipped Learning گزارش داد که ۷۱٪ از معلم‌ها گزارش داده‌اند که نمرات دانش‌آموزها در کلاس معکوس بهبود یافته. و فراوانی اطلاعات گفته شده اولیه به همراه پشتیبانی کلاس معکوس به بهبود عملکرد دانش‌آموزها – از راهنمایی گرفته تا دوره کارشناسی ارشد – کمک می‌کند.

 

تاریخچه مختصری از کلاس معکوس

اولین کلاس معکوس قابل استناد به سال ۲۰۰۷ برمی‌گردد. زمانی که دو معلم شیمی – آرون سمز و جانات برگمن – در دبیرستان وودلند پارک دنبال راهی برای تهیه مطالب آموزشی برای دانش‌آموزهایی بودند که مجبور به غیب از کلاس بودند. آن‌ها با استفاده از یک نرم افزار ساده ضبط صفحه‌نمایش از اسلایدهای پاورپوینت خود فیلم گرفته و، سپس این فیلم‌ها را در یوتیوب بارگذاری کرده و با دانش‌آموزهایشان به اشتراک گذاشتند.
بلافاصله دو معلم متوجه تغییر وضعبت کلاس شدند. دانش‌آموزها با درک بهتری از مطالب درسی آماده کلاس می‌شدند. توی کلاس دیگر دانش‌آموزها منفعلانه یادداشت‌برداری نمی‌کردند. در عوض، تعامل دانش‌آموزها افزایش پیدا کرد و دیگر بیشتر درباره جزئیات آن درس و ارتباطش با سایر دروس بحث می‌کردند.
به طور خلاصه، روش آموزشی جدیدی متولد شد که پذیرش آن در سراسر دنیای آموزش چیز عجیبی نبود.
در حالی که کلاس معکوس در قرن بیست و یک از همان ابتدای کارش از فن‌آوری استفاده کرده اما عناصر دیجیتالی برای آموزش مورد نیاز نیستند. بعضی از کلاس‌ها، به ویژه در سطح دانشگاه، از سال‌ها قبل متکی به فلسفه معکوس بوده و روش‌شان «قرائت در خانه و بحث در کلاس» بوده‌اند. امروزه معلم‌ها، نه به دلیل ضرورت بلکه به عنوان فرصتی برای دسترسی و فعالیت بیشتر دانش‌آموزها و اطلاع‌رسانی بهتر، از نرم‌افزار کلاس معکوس استفاده می‌کنند.

 

آموزش مدرن برای دانش‌آموزهای حال حاضر

امروزه اکثر دانش‌آموزهای مدرسه، در جهانی متولد شده‌اند که اینترنت و رایانه‌های شخصی امری معمولی بوده و اطلاعات هرگز چیزی بیشتر از مراجعه سریع به گوگل نبوده. آنها از دوران کودکی تلفن همراهی توی جیبشان دارند و به طور منظم نه تنها از طریق تماس تلفنی و پیام کوتاه بلکه با استفاده از برنامه‌های بی شماری که با هزاران روش مختلف ارتباط برقرار می‌کنند با یکدیگر در تماس‌اند.
از جدیدترین فن‌آوری‌های دگرگون‌کننده نسل قرن بیست‌ویکم، ظهور دوربین فیلمبرداری خانگی است. با عرضه اولین دوربین فیلمبرداری شخصی در سال ۱۹۸۲، افراد این نسل در عصری بزرگ شدند که ویدیو دیگر از حوزه حرفه‌ای خارج شد و هر کسی می‌توانست هر چیزی را ضبط کند و به اشتراک بگذارد. امروزه ویدئو از ویژگی‌های معمولی هر تلفن هوشمند، تبلت، لپ‌تاپ و دوربین دیجیتال موجود است و برای به اشتراک گذاشتن فیلم‌ها، کلی وب سایت، شبکه اجتماعی و اپلیکیشن موبایل وجود دارد. در ایالات متحده، سه چهارم دانش‌آموزها حداقل یک بار در کاه از یوتیوب بازدید می‌کنند و بدون شک آخرین موزیک ویدئوها و ویدئوهای پربازدید را می‌بینند اما همچنین زمان رو به افزایشی را صرف محتوای آموزشی، نحوه «آموزش دادن» و سایر مطالب کمک آموزشی می‌کنند.
و گرچه ثابت شده که ویدئو یکی از قدرتمندترین اشکال برای ضبط و به اشتراک‌گذاری اطلاعات است اما یادگیری خارج از کلاس فقط با ویدیو انجام نمی‌گیرد: استفاده از کتاب‌های الکترونیکی، پایگاه داده مجلات، بازی‌های تعاملی و اپلیکیشن‌های توی اینترنت و برنامه‌های شخصی، باعث بیشتر شدن اشکال جدیدتر آموزشی می‌شوند.
با توجه به اینکه دانش‌آموزها مشتاق آموزش‌های جدیدتر هستند، معلم‌ها داخل و خارج از کلاس، رویکرد مستقیم‌تری را برای آموزش از طریق اینترنت در پیش گرفته‌اند. یک مثال غالب‌، آزمایش با دوره‌های آنلاین گسترده عظیم (MOOC) است که توسط اساتید دانشگاه با همکاری شرکت‌هایی مانند Coursera ، EdX و Udacity ارائه شده است.
در این دنیای همیشه در حال ارتباط، کلاس معکوس فرصتی برای معلم‌های تمام دوره‌هاست که بتوانند با استفاده از اعمال نفوذ روی انتظارات خود دانش‌آموزها، آموزش‌شان را بهبود ببخشند. دانش‌آموزها باید در مدرسه همان دسترسی و راحتی را داشته باشند که در زندگی شخصی خود دارند. فناوری می‌تواند به معلم‌ها فرصتی بدهد تا با زبانی که برای این نسل جدید آشناتر است، دانش‌آموزها را درگیر آموزش کنند.

 

تدریس هوشمندتر، یادگیری هوشمندتر، کلاس‌های هوشمندتر

همانطور که همه معلم‌ها می‌دانند، موقع آموزش فن‌آوری فقط یک قسمت از ماجرا است. در حالی که بسیاری ممکن است توجه خود را بر روی تفاوت‌های کلاس معکوس – مولفه دیجیتال – متمرکز کنند ولی مهم این است که به یاد داشته باشید که با ارائه مطالب آموزشی در محیط خانه، معلم‌ها به جای دگرگون کردن آموزش کلاسی، آن را تقویت می‌کنند.
کلاس‌های معکوس، فارغ از محدودیت های آموزش‌های کلاس محور، از دانش‌آموزها می‌خواهد تا یادگیری‌شان را با سرعتی مناسب خودشان پیش ببرند و به آنها فرصتی برای تفکر انتقادی و همکاری با همکلاسی‌هایشان می‌دهد و در تمام این مدت، معلم‌هایشان در دسترس‌شان‌اند. طبق بیشتر نظرات، دانش‌آموزها کلاس‌های معکوس را دوست دارند و در یک نظرسنجی ۸۸ درصد معلم‌ها گزارش دادند که دانش‌آموزها از طریق کلاس معکوس عکلکردشان بهبود داشته.
به این ترتیب، کلاس معکوس بهترین ویژگی‌های اینترنت را با بهترین ویژگی‌های کلاس ترکیب می‌کند. از طریق فرآیند یادگیری فعال در کلاس، به همراه ماهیت انعطاف‌پذیر و شخصی‌سازی شده اینترنت، کلاس معکوس در قرن بیست و یک به عنوان یک راه پایدار آموزشی که به نفع دانش آموزان و معلم‌ها است، می‌درخشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، استفاده از سرویس کپتچا گوگل مورد نیاز است که تابع گوگل است سیاست حفظ حریم خصوصی و شرایط استفاده.